سمفونی مردگان
برای چندمین باررمان #سمفونی مردگان اثراستاد#معروفی راخواندم.خواندم وبازهم سرماخوردم بیشترتابستانهایی که ازشدت گرماعاجزمی شدم درذهن صحنه هایش راتصورمی کردم وسردم می شد.هم ازسرماوبرف داستانش وهم ازسرمای روح وعاطفه شخصیتها.تلاش می کنی که نصفه رهایش کنی به هردلیلی،امانمی شودیاعشق سورملینانمی گذاردیاداغ آیدین، شایدهم ریتم آهنگین داستان.هارمونی خاصی برای خودش داردبایدبخوانی وباتمام وجودلمسش کنی.حتمایکی ازشخصیتهارادرزندگی خودت میشناسی.منکه آیدینم گاه سورملیناراهم می یابم وگم می کنم. اسمش آمدسردم شدسوزمی آیدازاین قرن یخی وآدم برفیهایش فراریم
نظرات