دل پردردمن

 وقتی لیوان سروته روزیرآبسردکن یخچال بگیری ومنتظرپرشدنشم باشی وازریختن آب متعجب وقتی مسکن نخورده رومیندازی توسط آشغال وجلدشونگه میداری یعنی اونقدردلت پردرده وفکرت مشغول وتوعالم دیگه ای غرق مصیبتهایی هستی که خیلیاش مال تونیس وشایدزیادم بتومربوط نباشه امانمیتونی بی تفاوت باشی نمیتونی بیخیال ازکنارشون بگذری حالادرکناراین همه مشغله وگرفتاری که محاصره ات کردن عزیزی رودربیمارستان بحال وخیم داشته باشی دستت کوتاه ازخیلی کارهاباشه بخاطرکرونا وتنگناهاش بخاطرمشکلات شخصی وگرفتاریهای زندگی دیگه بدترروبه نابودی میری وچنین میشودکه لیوان سروته روگرفتی زیراب ومنتظرپرشدنش نمازصبحتم سه رکعتی میخونی دکمه های پیراهنتم یک درمیان بسته است کارهاتواگرننویسی یادت میره دیگه حوصله ودل دماغ چیزی برات نمیمونه جزاسترس وتفکروتلاش بیشتربرای تغییروضع وبهبوداوضاع اینوسط وقت کم میاری برای خواب برای خوراک.برای کارهای بسیارمهم خودت اصلااسمتم یادت میره درگیری فکری یه چیزدیگه است ادمونابودوفرسوده میکنه.به اب واتیش میزنی بلکه گره ای بازکنی چهارگره کوردیگه میادبه پیشوازت .بقول شاعرغم ازپی غم ایدو وزنجیرازپی زنجیر💔💔ایلیا💔💔😔


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

اقلیت خائن اکثریت نادان

جهل مردم

قصه مابه سر رسید