رمانهای کودکی

 اولین رمانی که پدربزرگم هدیه خریدالبته به اصرارخودم ودرسال دوم دبستان مطالعه کردم مدت زیادی طول کشیدتااین کتاب پرمغز ازژرژفون ویلیه روبخونم کلماتش سخت وسنگین بودوبه تنهایی تفکردرمعانی جملات مشکل اماکاملاباروحیات آن زمان طبیق داشت ماجراهای پسری بنام  پی یردرفرانسه اشغال شده جنگ جهانی دوم رابه نگارش درآورده بود وماجرای واقعی ما درجنگ تحمیلی وآوارگی وفلاکت  وکشتاروبمباران .همزادپنداری دراین کتاب ادم راجذب میکرد.تاحدی که مدرسه ماباراکت برادران عراقی ازوسط شکاف عمیقی برداشت امان همچنان غرق مطالعه بودم.رمان بعدی که بامشقت بیحدتهیه کردم وداع بااسلحه ازاستادبدبدیل ارنست همینگوی بودپیشنهادمیکنم درسن هجده سالکی به بعدحتمامطالعه بفرمایید.نثرروان وتنظیم وقایع داستان بی اختیارانسان رادرگوشه ای ازحوادث ان جای میدهد.یادش بخیر💔😔💔ایلیا💔

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

اقلیت خائن اکثریت نادان

جهل مردم

قصه مابه سر رسید