افکارپوسیده علم کهنه



ازعده ای گاه دلگیرمیشوم ازبس که نآگاهانه نظرمیدهندوقضاوت میکنندبدون هیچ علمی ویامدرکی.
آنکس راکه بسیارازکتاب وکتابخوانی دادسخن میدادپرسیدم چه کتابی رابسیاردوستداری وهرشب مطالعه میکنی قرآن وسخن بزرگان رامعرفی کردکتابی درهمان باب مشتمل برسخنان عالمان ودانشمندان وفلاسفه برایش هدیه بردم واسکناس درشتی به همراه یادداشتی درون آن گذاردم درفرصت دیگری همان یادداشت واسکناسی رادرون قرانش گذاشتم شش ماه ازآن می گذردولی هیچ عکس العملی ازاوندیدم اگرچه ازاظهارفضلش کم نشده وبارهابه نقل ازکتاب من مطالب گفت امانهایتاباترفندی فهمیدم که لای هیچکدام ازدوکتاب رابازنکرده ویادداشت واسکناس سرجایش بود.افسوس وصدافسوس این ملت اگرکتاب میخواندنداین حال وروزشان نبود.منبعدهرچه راکه بخواهم پنهان کنم درون کتاب،می گذارم جای امنی است وکسی سراغش نمی رود!!!

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

اقلیت خائن اکثریت نادان

جهل مردم

قصه مابه سر رسید